آب نوعی ماده مرکب است که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن ساخته شده است. آب را جزو دسته مخلوطها طبقهبندی نمیکنند، چون خواص آب نه به خواص هیدروژن شبیه است و نه به خواص اکسیژن. از ترکیب دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن، یک مولکول آب بوجود میآید. یک قطره آب دارای تعداد بی شماری مولکول آب میباشد.
معادله شیمیایی واکنش بین هیدروژن و اکسیژن و تشکیل آب از قرار زیر است:
هر مولکول آب دارای یک ناحیه مثبت و یک ناحیه منفی است که این دو ناحیه در دو طرف مولکول آب واقع شدهاند. شیمیدانها با کمک شواهد به این نتیجه رسیدهاند که مولکول آب شکل خطی ندارد، یعنی به این صورت نیست که دو اتم هیدروژن بصورت خطی در دو طرف یک اتم اکسیژن قرار گرفته باشند (HــOــH). بلکه مولکول آب حالت خمیده ای دارد که اتم های هیدروژن در سر مثبت مولکول و اتم های اکسیژن در سر منفی مولکول آب تجمع پیدا نموده اند.
کلمات کلیدی:
آب ماده ای فراوان در کره زمین است. به شکل های مختلفی همچون دریا ، باران ، رودخانه و... دیده میشود. آب در چرخه خود ، مرتباً از حالتی به حالت دیگر تبدیل میشود، اما از بین نمیرود. هر گونه حیات محتاج آب میباشد. انسان ها از آب آشامیدنی استفاده میکنند، یعنی آبی که کیفیت آن مناسب سوخت و ساز بدن باشد.
با رشد جمعیت، منابع آب طبیعی در حال تمام شدن هستند و این مسئله ، سبب نگرانی بسیاری از دولتها در سراسر دنیا شده است. گاهی بدلیل مشکلات کمبود آب ، این ماده را جیره بندی میکنند تا مصرف آن را تعدیل نمایند.
کلمات کلیدی:
نتیجه پژوهشی که به تازگی توسط دانشمندان ناسا انجام و در ایران نیز درباره آن اخبار و مطالبی نوشته شده است نشان می دهد که ایران وارد یک دوره خشکسالی شدید 30 ساله می شود. این موضوع نشان میدهد که به کمبود آب باید به طور جدی توجه کرد. خلاصه ای از اخبار منتشر شده در این زمینه: در گفتوگویی با خبرگزاری مهر که روز جمعه، چهارم مرداد منتشر شد، ایمان باباییان اظهار داشت، مرکز ملی اقلیمشناسی با مدلسازی تغییرات اقلیمی توانسته وضعیت آب و هوا و میزان بارندگی در کشور را تا سال 2100 میلادی پیشبینی کند، اما چنانچه بهنظر میرسد این پیشبینیها حاوی خبرهای امیدوارکنندهای نیست. به گفته این محقق، دمای هوای ایران در طول 90 سال آینده 3 تا 5 درجه افزایش مییابد، باراش باران و برف کم خواهد شد و با کاهش برف بهویژه، منابع سفرههای آب زیرزمینی نیز محدود و محدودتر میشود. آقای باباییان همچنین گفت که تداوم خشکسالیهای کنونی باعث شده است ایران از هماکنون وارد مرحله سوم خشکسالی شود، مرحلهای که به «خشکسالی هیدرولوژیکی» معروف است و طی آن سفرههای آب زیرزمینی رفته رفته از میان میروند. وی در نهایت هشدار داد که در مرحله خشکسالی سوم، مهاجرت گستردهای از روستاها به شهرها رخ خواهد داد که این امر خود مشکلات اجتماعی و اقتصادی دیگری را به همراه خواهد داشت. پیش از این گزارشهای متعددی درباره نابودی سفرههای آب زیرزمینی در کشور منتشر شده بود. یکی از آخرین آنها گزارشیست که خبرگزاری تسنیم روز پنجشنبه، سوم مرداد منتشر کرد و در آن به نقل از معاون «امور تالابها و دفتر زیستگاهها و مناطق زیستی کشور» نوشت، 60 درصد دشتهای کشاورزی ایران با افت سطح آبهای زیرزمینی مواجه هستند. به گفته او، افزایش چاههای غیرمجاز و استفاده از روشهای نوین آبیاری به جای آبیاری صنعتی باعث این معضل شده است که باید از آن جلوگیری کرد. خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، نیز روز دوشنبه، 31 تیر، گفتوگویی با پرویز کردوانی، کارشناس ارشد محیط زیست، منتشر کرد که هشدار میداد ایران «تا ابدالدهر در خشکسالی هیدورلوژیکی باقی خواهد ماند، حتی اگر بارندگی طی 20 سال دو برابر شود». آقای کردوانی میگوید، توسعه کشاورزی، صنعت و شهر باعث افراط در مصرف آبهای زیرزمینی و از بین رفتن آنها شده است. مجموعه این سخنان میتواند تاییدی بر گزارش اخیر ناسا باشد که اواخر تیر ماه منتشر شد و ایران را در شمار 45 کشوری قرار میداد که دچار «خشکسالی شدید» شده و در معرض «بحران» قرار دارند. ناسا میگوید که دوره خشکسالی ایران 30 ساله خواهد بود و از هماکنون آغاز شده است.
کلمات کلیدی:
کشور ایران در فاصله عرض جغرافیایی 25 الی 40 درجه شمالی قرار دارد. در این عرض جغرافیایی چه شمالی و چه جنوبی به دلایل متعدد آب و هوایی ، بارش ها نسبت به سایر عرض ها بسیار اندک است و اکثر کشور هایی که در این عرض قرار دارند با مشکل کمبود آب مواجه هستند. متوسط بارش در کشور ایران کمتر از 250 میلی متر در سال است که آن را در ردیف کشور های خشک جهان قرار داده است.
در گذشته با توجه به جمعیت و نیز عدم توسعه کشور، همین مقدار کم بارش نیز پاسخگوی نیاز ها بود. چه آنکه در حدود 60 سال پیش به دلیل بالا بودن سطح دشت های ّآبی، تالاب ها و مرغزارهای بزرگ و کوچک فراوانی در سراسر کشور وجود داشتند.تبدیل ایران سنتی به ایران نوین و حرکت به سوی صنعتی شدن از یک سو و نیز افزایش بی رویه جمعیت از سوی دیگر نیاز به این ماده حیاتی را به سرعت افزایش داد. همچنین عدم آگاهی و دوراندیشی مدیران کلان از کمبود منابع آبی و اقلیم خشک ایران بر سرعت کاهش ذخایر ارزشمند آبی ایران افزود.
استراژی های غلط و ناتوانی مدیران در ایجاد اشتغال در سایر بخش ها و نیز کوته اندیشی، باعث ایجاد صنایعی محتاج به آب در سراسر کشور حتی مناطق کویری گردید. همچنین این ناتوانی باعث صدور بی رویه پروانه حفر چاه های کشاورزی و صنعتی عمیق و نیمه عمیق نیز گردید. به طوری که ناگهان تعداد چاه های دارای مجوز صدها و شاید هزاران برابر گردید. در کنار این مجوز ها، عدم نظارت کافی و نیز پاره ای مشکلات دیگر، باعث ایجاد هزاران چاه غیرمجاز در سراسر کشور گردید که هم اکنون نیز در حال بهره برداری می باشند. در نتیجه سطح آب دشت های کشور به شدت کاهش یافت. عمده تالاب ها و مرغزار ها نیز خشک شدند.
پدیده های آب و هوایی نیز به این مشکل افزودند و خشکسالی های پی درپی این سوء مدیریت را تشدید کردند.
در بخش آب های سطحی نیز اوضاع بهتر نیست. انتقال آب های غیر کارشناسی، سد سازی زیاد و مجدداً ایجاد اشتغال از طریق احداث شیلات بی رویه و ... آب های سطحی ما را در وضعیت نامناسبی قرار داده است. به کمبود آب، مشکلات زیست محیطی و آلودگی ناشی از پساب شیلات های مجاز،غیرمجاز و فصلی و نیز صنایع آلوده را نیز بیافزایید.
نتایج موارد فوق باعث شده است کشور ما در بحران بی سابقه کمبود آب قرار گیرد که نیازمند بازنگری کلی در سیاست های کلان در حوزه آب می باشد. اما چگونه می توان این بحران استراتژیک را با حداقل هزینه ها حل نمود؟ راهکارهای آن چیست؟
موارد زیر بخشی از راهکار هایی است که می بایست فوراً و بدون فوت وقت انجام گیرد تا لااقل وضعیت آبی کشور در همین حالت بحران باقی بماند و تنها کنترل شود. وگرنه بازگرداندن وضعیت منابع آبی به دوران گذشته بسیار بعید است:
1. استفاده از روش آبیاری قطره ای و ممنوعیت کشاورزی به روش غرقابی و حتی بارانی
بیش از 92 درصد منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مصرف می شود. ولی آیا بازدهی این بخش در چه حدی بوده است؟ کشاورزی ما علی رغم مصرف حجم عظیم آب کشور محصولات نسبتاً کم کیفتی را روانه بازار های داخلی و خارجی می نماید و دلیل آن عدم آگاهی اکثر کشاورزان از چگونگی تولید محصول با کیفیت جهانی است که این آگاهی بخشی وظیفه مدیران این بخش است. حل بخش اعظم مشکلات آب کشور بر دوش مدیران کشاورزی می باشد. مدیران این بخش می بایست کشاورزی به روش غرق آبی (جز موارد استثناء) را ممنوع اعلام نمایند و کشاورزان را ملزم به کشت بصورت گلخانه ای و آبیاری به روش قطره ای نمایند. حتی روش بارانی نیز به دلیل تبخیر بالا می بایست کنار گذاشته شود.
2. تغییر در کشت محصولات با نیاز آبی زیاد و به محصولات با نیاز آبی کم
مدیران کلان کشاورزی کشور می بایست ضمن هدایت و ملزم نمودن کشاورزان و باغدارن به تولید محصولات با مصرف آب کم، روش و راهکارهای تولید محصول سالم و با کیفیت روز را نیز به کشاورزان آموزش دهند. برنجکاری را محدود و کشت دیم را می توان گسترش داد.
3. توقف کامل سد سازی
سد سازی در کشوری که میزان تبخیر آن بسیار بالا می باشد می بایست با مطالعات بیشتری صورت می پذیرفت. عملاً بخشی از سدهای ساخته شده نه تنها کمکی به افزایش منابع آبی کشور نکرده است بلکه احداث سد بر روی رودخانه های کم آب و مناطق با تبخیر بالا و یا احداث مخزن سد بر روی گسل عمیق، نتیجه عکس داده است و باعث هدر رفت آب گردیده است. بنابر این لازم سد سازی در کشور بدون مطالعات گسترده و دوراندیشی کاملاً متوقف گردد.
4. انتقال صنایع با نیاز آبی بالا
کج اندیشی در محل احداث صنایع با نیاز آبی فراوان در مناطق خشک و یا در کنار منابع آب شیرین، یکی دیگر از معضلات بخش آب کشور می باشد. صنایعی که می بایست در کنار دریا احداث گردد. بهترین منطقه جهت احداث این صنایع در جنوب شرق کشور و حدفاصل میناب تا چابهار است، تا ضمن توسعه آن مناطق، رفع محرومیت و استفاده از آب دریا، منابع باقیمانده آب شیرین نیز حفظ گردد. جهت کاهش هزینه ها نیز می توان سوله هایی در آن مناطق در حاشیه دریا احداث نمود و دستگاهها را به آنجا انتقال داد و جای خالی این صنایع را با صنایع بی نیاز به آب پر نمود.
5. تعمیر و تغییر لوله های انتقال آّب در تمامی بخش ها
بیش از 20 درصد هدر رفت آب در کشور ما در بخش انتقال صورت می گیرد. لوله های فرسوده و عدم تعمیر و تعویض آنها بخشی از این منبع محدود ما را از بین می برد. بنابراین لازم است به این موضوع رسیدگی شود که اگر هزینه تعویض نیست لااقل تعمیر شوند.
6. ایجاد و تجهیز تصفیه خانه های فاضلاب و انتقال فاضلاب تصفیه شده در بخش باغداری
متاسفانه در کشور فقیر ما از لحاظ آب، به تصفیه و استفاده مجدد، توجه چندانی نشده است. اکثریت شهرهای ایران سیستم جمع آوری فاضلاب ندارند و بیشتر آن شهرهایی که سیستم جمع آوری فاضلاب را دارند نیز هیچ مکانیزمی جهت استفاده مجدد از فاضلاب را ندارند. لازم است با ایجاد شبکه فاضلاب در سایر شهر ها و نیز تجهیز آنها به بخش های بازیافت آب، تصفیه مجدد و ضد عفونی گردد و در بخش های باغداری و آن هم به صورت قطره ای استفاده گردد.
7. تغییر فرهنگ استفاده از آب در بخش شرب
علی رغم قرار گرفتن کشور در زمره کشور های خشک جهان اما اطلاع رسانی و فرهنگ سازی مدونی در این خصوص صورت نگرفته است. مثلاً لازم است مردم بدانند شستشوی اتومبیل با شلنگ آب در کشوری خشک، جرم است. اطلاع رسانی هدفمند از طریق تلویزیون و رادیو و نیز جراید و بیلبورد ها نیز می بایست مد نظر قرار گیرد.
8. نظارت قاطعانه شرکت های آب منطقه ای بر چاه های غیرمجاز
علاوه بر صدور بی رویه پروانه برداشت آب سطحی و زیر زمینی، هزاران چاه غیر مجاز نیز حفر گردیده اند اما متولی نظارت که شرکت های آب منطقه ای هستند به دلایل گوناگون از جمله مصلحت اندیشی، عدم بودجه لازم و حتی فساد اداری نظارت جدی بر چاه های غیرمجاز نداشته و ندارند. لازم است شرکت های آّب منطقه ای با قاطعیت و پلمپ بدون قید و شرط چاه های غیرمجاز حتی در داخل منازل و با حکم دادستانی گام بزرگی در جهت جلوگیری از کاهش ذخایر آب های زیرزمینی بردارند. در ارتباط با آبهای سطحی نیز همین قاطعیت لازم است.
9. محاسبه مجدد میزان بهره برداری پروانه چاه های کشاورزی به صورت فوری
با ممنوع کردن آبیاری غرقابی، شرکت های آب منطقه ای می بایست با محاسبه مجدد میزان بهره برداری پروانه های کشاورزی بر اساس آبیاری قطره ای، میزان بهره برداری کلیه پروانه ها را حداقل حداقل 50 درصد کاهش دهند.
10. محاسبه مجدد نیاز آبی کلیه صنایع به صورت فوری
شرکت های آب منطقه ای می بایست ملزم گردند استعلام مجدد جهت محاسبه مجدد نیاز آبی صنایع انجام دهند تا اگر تغییری در نیاز آبی صنایع صورت پذیرفته است، مجدد محاسبه گردد و پروانه ها اصلاح گردد.
11. تغییر فوری قوانین قضایی و تعیین هدر دادن آب به عنوان جرم
لازم است اصلاحاتی در زمینه قوانین قضایی صورت پذیرد و هر شخص حقیقی و یا حقوقی که مرتکب زیاده روی در مصرف آب و یا به نحوی در ضایع شدن آب شیرین نقش داشته باشد مجرم تلقی گردیده و مجازات گردد.
این تنها بخشی از پیشنهادهایی است که می تواند در پیشگیری از وخیم تر شدن وضعیت منابع آبی کشور موثر باشد. اگر چه برای این اقدامات کمی دیر است اما چاره ای جز اقدامات پیشگیرانه نیست. امیدواریم مسئولان و مردم با یک یا دو بارش باران و برف که شاید یک هزارم منابع از دست رفته را نیز نمی تواند جبران کند معضل کم آبی را فراموش نکنند. این را باید بدانیم که بارش های سالیانه با این حجم عظیم بهره برداری، برابری نمی کند.
کلمات کلیدی:
طی چند ماه گذشته مسئولان و کارشناسان در ایران بر تشدید کمبود آب در ایران تاکید کردهاند. سال گذشته المانیتور به تاثیرات اجتماعی مرتبط با کمبود منابع آب در ایران پرداخت، اما در این گزارش روی ریشههای این مشکل و راهکارهای کاهش این بحران پرداخته شده است. حمید چیتچیان وزیر نیرو ایران و مسوول نظم بخشیدن به بخش آب در دسامبر گذشته اعلام کرد که وضعیت این بخش به سطح بحرانی رسیده است. چیتچیان به درستی اعلام کرد: رویکردهای گذشته که عمدتا روی احداث سدها و تلاش برای افزایش ظرفیت انبار کردن آب تمرکز داشت دیگر راهکارهای مناسبی نیستند. در واقع ظرفیت ذخیره سازی آب پشت سدهای ایران در شرایطی به 68 میلیارد متر مکعب رسیده که منابع آبی رودخانههای ایران سالانه 46 میلیارد متر مکعب است.
اخیرا عیسی کلانتری وزیر کشاورزی سابق نیز در یک گردهمایی در اردبیل گفت: کمبود آب یک تهدید بزرگ علیه کشور است و بی احتیاطیهای گذشته در مصرف منابع آبی کشور را خالی کرده است. براساس این گزارش، حقیقت این است که بخش قابل توجهی از کمبود آب کشور از طریق بهبود روشهای مدیریت آب حل خواهد شد. در حال حاضر 92 درصد منابع آبی ایران برای مصارف کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد. در بسیاری از موارد منابع آبی مناسب برای مصارف خانگی یا صنعتی در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد که درست نیست. مشخصا حتی یک بهبود پنج درصدی در بهره وری استفاده از آب، میزان ذخایر موجود برای مصرف خانگی و صنعتی را بهبود قابل توجهی خواهد بخشید.
این گزارش میافزاید: چالشهای افزایش بهره وری در بخش کشاورزی شامل وجود نهادهای تصمیم گیرنده زیاد و نبود یک استراتژی مناسب است. وضعیت بحرانی در دریاچه ارومیه بیانگر میزان سوء مدیریت و سیاستهای نادرستی است که میتواند تاثیرات منطقهای و ملی فاجعهباری داشته باشد. در مقالات گذشته بر لزوم اصلاح بخش کشاورزی اشاره شده اما بخش آب و فاضلاب همچنین به رویکردهای جدید و اصلاحی برای بهبود وضعیت کشور احتیاج دارد. همچنین امور مدیریت آب در وزارت نیرو میتواند یکی از نهادهایی باشد که در بازوی اجرایی کشور بهتر مدیریت شود. اما وزارت نیرو و تلاشهایش در بخش آب به شدت تحت الشعاع گروههای ذینفع در بخش کشاورزی هستند. در یک دهه گذشته تمهیدات وزارت نیرو تحت تاثیر تمایل برای افزایش تمرکززدایی بوده است اما مشخص نیست که آیا تمرکززدایی به ارتقای کلی عملکرد کمک کرده است یا خیر.
در سطح مرکزی، علاوه بر سیاستهای نظم دهنده طراحی شده توسط وزارت نیرو و دیگر ادارات دولتی، مسائل فنی نیز توسط شرکت ملی مهندسی آب و فاضلاب کشور مورد توجه قرار گرفته است. در سطح منطقهای نهادهایی هستند که مسوول دریافت و انتقال آبی هستند که سپس تصفیه و توسط شرکتهای آب و فاضلاب استانی یا شهری توزیع میشود. شهرداری یا شرکتهای آب و فاضلاب دولتی میتوانند فعالیتهای روزانه خود را با استقلال بیشتری مدیریت کنند اما آنها روی برنامههای سرمایهگذاری خود کنترل ندارند و بنابراین توان کمی برای افزایش سرمایهگذاری، استفاده از بهره وری و کیفیت خدمات دارند. به علاوه شرکتهای آب و فاضلاب باید الگوی سازمانی شرکت ملی مهندسی آب و فاضلاب را دنبال کنند و نمیتوانند الگویی را که برای وضعیت خاص خودشان مناسبتر است دنبال کنند.
در نتیجه بیشتر شهرها و شهرکها از الگوهای رایج شهرهای بزرگ و مراکز استانی استفاده میکنند در حالیکه وضعیت آنها به دلیل واقعیتهای جغرافیایی و اجتماعی بسیار متفاوت است. به علاوه اصطکاک منافع بین بخش کشاورزی، شهرداریها و بخش صنعت وضعیت خاصی را در هر منطقه ایجاد میکند که به رویکردهای خاص اصلاحی احتیاج دارد. همچنین موفقیت مدیریت منابع آب در هر استان و شهر کاملا به اختیارات نسبی شرکتهای آب محلی، توانایی آنها برای بسیج کردن سرمایهها و سرمایهگذاری و توان چانهزنی در بخشهای مختلف (صنعت، کشاورزی و شهرداریها) احتیاج دارد. برخی مناطق تحت تاثیر چالشهای دریافت و تصفیه منابع آب هستند در حالیکه دیگر مناطق در وضعیت بهتری قرار دارند.
افزایش پیچیدگی وضعیت کنونی تاثیر منفی فاضلاب کشاورزی، صنعتی و مسکونی روی منابع اصلی کشور است. به گفته منصور قطبی سرابی کارشناس مسائل آب در وزارت جهاد کشاورزی ایران 75 درصد آب آشامیدنی کشور از منابع زیرزمینی تامین میشود در حالیکه این آبهای زیرزمینی در معرض آلودگی شدید فاضلاب کشاورزی، صنعتی و بیمارستانها و مسکونی قرار دارند. مشخصا سطح بالای آلودگی، خطرات پیش روی سلامتی یا هزینه تصفیه را افزایش میدهد زیرا بیشتر شهرها برای تامین آب لوله کشی برای خانوارهای ایرانی تلاش میکنند. با توجه به کمبود منابع مالی شرکتهای آب و فاضلاب مختلف میتوان تصور کرد که کیفیت آب در بسیاری از مناطق لطمه خواهد خورد. در نتیجه در زمینه کیفیت آب ایران با یک توزیع ناعادلانه منابع مواجه است.
کارشناسانی نظیر قطبی معتقدند تنها راهکار برای بحران کنونی ایجاد یک سیستم منسجم مدیریت آب و قرار دادن یک نهاد واحد برای مدیریت منابع کشور است. وی معتقد است مشکل اصلی در رویکرد سنتی مدیریت آب است و استقرار سیستمهای سنتی حدود 50 درصد آبهای آشامیدنی شهرها و روستاها را به فاضلاب تبدیل میکند. وی میگوید: یک سیستم منسجم مدرن، فرایندی است که تمام آبهای زیرزمینی و سطحی را از منشا تا نقطه مصرف مدیریت کند و تمام مصرفکنندگان، تولیدکنندگان و گروههای ذینفع را در یک الگوی منسجم قرار دهد.
گزارش بالا نشان دهنده پیچیدگی وضعیت موجود است. ایران باید به سمت تمرکزدایی حرکت کند تا بتواند شرایط منطقهای، جغرافیایی و اجتماعی را مورد توجه قرار دهد. همچنین به یک مدیریت منسجم آب احتیاج است زیرا اقدامات هر یک از گروههای ذینفع تاثیر مستقیم و غیرمستقیمی روی گروههای دیگر دارد. مشخصا به یک استراتژی جامع نه فقط برای استفاده از منابع آبی بلکه در زمینه ساختارهای نهادی احتیاج است.
برخی کارشناسان معتقدند که ایران باید تولید آب آشامیدنی بطری را آغاز و کیفیت آب لوله کشی آشامیدنی را به "آب بهداشتی" کاهش دهد تا ساختار هزینهها را برای شرکتهای آب و فاضلاب تغییر دهد. دیگر کارشناسان روی بهبود سیستمهای فاضلاب و مصرف به ویژه در بخش کشاورزی تمرکز دارند. اما کیفیت نامطلوب تصفیه فاضلاب به تولید محصولات کشاورزی در برخی مناطق لطمه زده است. هر تصمیمی که اتخاذ شود، اولویت اصلی باید ایجاد یک تعادل بین الگوی مصرف و منابع موجود باشد. در غیر اینصورت ایران در سالهای بعد در بحران آبی عمیق تری فرو خواهد رفت. شاید بخشی از تلاشهایی که برای افزایش بهره وری انرژی از طریق هدفمندی یارانهها و دیگر طرحها اتخاذ شده، باید به سمت مصرف آب سوق داده شود. مشخصا به یک تلاش عمده برای تهیه یک استراتژی مناسب در مدیریت بخش آب احتیاج است.
کلمات کلیدی: